روایت یک پارادایم عجیب در صنعت پخش و فروش .بخش اول

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. سایر مقالات
  4. chevron_right
  5. روایت یک پارادایم عجیب در صنعت پخش و فروش .بخش اول

روایت یک پارادایم عجیب در صنعت پخش و فروش

شاید به جرأت بتوان گفت چند سال گذشته 4 شرکت بزرگ داخلی را مشاهده کرده‌ام که با درگیر شدن در این پارادایم عجیب در صنعت پخش و فروش، هرروز مقدمات فاصله گرفتن از مشتری و خشک‌کردن ریشه‌های تجارت خود را بیش‌ازپیش فراهم کرده اند.

🟡 موضوع چیست؟ جنگ پروموشن و قیمت با رقبا!!!

درواقع کاملاً مشخص نیست که از کدام مکتب علمی این ایده عجیب وارد کشور ما شد که برای غلبه بر رقیب برای ایجاد تمایز در نظر مشتری و مصرف‌کننده جنگ قیمت بهترین سلاح است.

در بیش از 6 تا 7 تحقیق انجام‌شده توسط شرکت‌های مختلف در بازار مصرف کالای FMCG ایران، به‌وضوح نتیجه ذیل به اثبات رسیده است که اصلی‌ترین عامل برای استفاده اول مشتری از یک محصول ناشناخته ایجاد “هیجان مصرف و تجربه نخست” در وی برای ایجاد کیفیت و اثری متمایز است و مصرف‌کننده پس از مصرف نخست با توجه به ترازوی ارزش‌گذاری فردی و جمعی خود تصمیم به استفاده در دفعات فرد خواهد گرفت.

🔴 ترازوی ارزش‌گذاری فردی مصرف‌کننده در نگاه علمی نام ویژه‌ای دارد و آن چیزی نیست جز “ارزش از نگاه مشتری”

ارزش از نگاه مشتری درواقع عبارت است از اثری که مشتری از تمامی موارد شرکت از قبیل محصولات، خدمات، عوامل نامحسوس و غیره، درک می‌کند.

این ارزش چند جنبه مختلف دارد

  • سازگاری و برآورد کردن نیازمندی‌های مشتری (حتی بیش از نیاز مشتری، به‌بیان‌دیگر ماورای تصور مشتری)
  •  تنوع محصول و قابلیت انتخاب مشتری
  •  قیمت و نام تجاری
  •  خدمات ویژه یا باارزش افزوده
  •  روابط و تجارب و همبستگی شرکت و مشتریان

بنابراین محصولی که بالاترین ارزش را در مقابل با محصولات رقیب در ذهن مشتری ایجاد کند در بازار با اقبال مواجه می‌شود.

ارزش مشتری در تعیین نوع زنجیره موردنیاز برای خدمت به مشتریان و اینکه چه خدماتی به آن‌ها ارائه شود تا مشتریان و مصرف‌کنندگان حفظ شوند اثرگذار است. بنابراین توانایی پاسخگویی به نیاز مشتریان اولین جنبه اصلی از ارزش از نگاه مشتری است.

نیاز مشتری شامل موارد بسیاری می‌شود، از روش‌های دستیابی به محصول تا اثر و کارایی محصول را شامل می‌شود.
نکته اساسی در این بحث مورد سوم است.

“قیمت و نام تجاری”

همان‌طور که دیده می‌شود قیمت همراه بانام تجاری ذکرشده است، زیرا قیمت به‌تنهایی نمی‌تواند ارزش ایجاد کند، قیمت در کنار نام تجاری که برای مشتری ایجاد ارزش کند معنا دارد.

مثالی از این امر این است:

قیمت بالا در کنار نام تجاری Apple برای بخش خاصی از بازار هدف مشتریان ایجاد ارزش می‌کند.

قیمت پائین در کنار نام تجاری هوآوری برای بخش دیگری از بازار هدف مشتریان ایجاد ارزش می‌کند. اما تمامی عوامل دیگر در ارزش از نگاه مشتری تأثیر ویژه‌ای دارند.

بنابراین Apple با توجه به بازار هدف خاص خود و استراتژی‌های ویژه خود می‌تواند حتی باقیمت بالا ارزش ایجاد کند تا جایی که حتی قیمت بالای این محصول در بحث جایگاه اجتماعی اثرگذار می‌شود و خود خلق ارزش می‌کند.

در واژه ترویج قیمت‌ها در بازاریابی و فروش، تمامی متفکرین و صاحب‌نظران اعتقاد به یک واژه دارند و آن واژه “موقتی” بودن است.

ترویج قیمت جذاب است اما موقتی، برای سازمان درصورتی‌که تمامی موارد ارزشی مشتری قابل جایگزین کردن نباشد ایجاد ارزش موقت می‌کند.

ترویج قیمت می‌تواند:

  • موجودی‌های سازمان را کاهش دهد و جریان نقدینگی را به‌طور موقت افزایش دهد.
  •  فضای ازدست‌رفته قفسه فروشگاه‌ها را به میزانی جبران کند یا این امر را به تعویق بی اندازد.
  •  رضایت مقطعی عمده‌فروش یا خرده‌فروش را فراهم نماید.
  •  عکس‌العملی به طرحی از رقبا باشد.
  •  تمام هنر یک سازمان باشد!!!
  • ترویج مداوم قیمت می‌تواند نشان‌دهنده استیصال سازمان باشد.
  • می‌تواند نشان دهد سازمان هیچ زبان و ابزار دیگری برای نشان دادن خود ندارد.
  • می‌تواند بگوید تمام شخصیت نام تجاری سازمان را وابسته به قیمت کند.

منبع : کلینیک تخصصی زنجیره تامین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست