راههای “میانبر ” دستیابی توسعه در گیلان

روزنامه خزر- پنجشنبه 6 اردیبهشت 1380 سال پنجم شماره425 » «

اشاره : دکتر رضا رمضانی نماینده سابق مردم رشت در مجلس شورای اسلامی دارای دکترای مهندسی سیستم است. وی دارای مسئولیت های متعددی در بخش صنعت و مدیریت کشور بوده است.

¨آقای دکتر ! برای اینکه بحث ما آنهم بصورت تلفنی به درازا نکشد اطف کنید در یک جمله بفرمائید توسعه از نظر شما چه تعریفی دارد؟

¢توسعه یک مجموعه کمی و کیفی توأمان است که برای یک موضوع می تواند انسانی،فردی، خانوادگی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسی،اقتصادی باشد.

¨استان گیلان برای دستیابی به توسعه زمانهای زیادی را از دست داده است به نظر شما راه های “میان بر” برای جبران عقب ماندگی گیلان وجود دارد، اگر دارد آن راهها کدام هستند؟

¢ بله وجود دارد1)متصل شدن به اقتصاد خزر2)متصل شدن به اقتصاد جهانی

¨چطور؟

¢اگر استان گیلان را بعنوان یک استان ایران نگاه کنیم انگار که یک بن بست گاه است یعنی به نقطه ای رسیده که توقف گاه است.متأسفانه ما قهرمان از دست دادن فرصتهای طلایی هستیم خصوصاً در دوران شکوفائی ارزی. باز هم متأسفانه یک نوع زرنگی هایی در سطح استانی در کشور وجود دارد که استانهای دیگر حداکثر بهره را برده و می برند. البته اگر بخواهیم نگاه سنتی و معمول و مرسوم به گیلان داشته باشیم همه چیز به ته کشیده است اما، اگر نگاه را عوض کنیم یک مرتبه می بینیم یک دریچه نو و تازه ای روبروی ماست و ما خیلی چیزها را می توانیم داشته باشیم.

در ارتباط با ایران: ارزش خاک گیلان به لحاظ آبرفت بیش از ارزش نفت ایران است. یعنی تا 4 متر آبرفت دارد و استان یزد 25 سانت. تصور کنید که اگر خاک گیلان را در کامیونها بریزند و در سراسر کشور بر سر کوه و دشت پخش کنند ، می توان ایران را شکوفا کرد. در این وضعیت و با این ویژگی وقتی به گیلان نگاه می کنیم انگار کسانی هستیم که بر گنجی نشسته و خوابشان برده باشد.

گیلان بعنوان یک استان ایران و هم بعنوان یک منطقه برای تکمیل اقتصاد مطرح است اگرچه این دو کاملاً متفاوت هستند ، ولی خوشبختانه می توان آنها را جمع کرد. بعنوان مثال یک چهارم صادرات غیرنفتی از طریق گیلان به کشورهای آسیا میانه و قفقاز رفته است یعنی799 میلیون دلار از صادرات 2/3 میلیارد دلاری ایران از طریق آستارا و انزلی صورت گرفته است که اگر با این ویژگی به استان گیلان نگاه کنیم حالت دوم می شود که می تواند درآمدی برای مردم گیلان و مالیاتی هم برای

دولت داشته باشد.

اما ،در ارتباط با اقتصاد جهانی، از مجموع سه هزار میلیارد دلار اقتصاد جهانی سهم ایران یک درصد است که بسیار ناچیز است .الان دنیا را دارند تقسیم بازار می کنند که بازارهای کلان با هم ارتباط داشته باشند. اوپک ،آسه آن، بازار مشترک اروپا و بازار عرب هم در پائین. که ما باید نگران بازارهای منطقه باشیم . در ژئوپولتیک جهانی یک حادثه بسیار شگفتی در جهان رخ داده است که تصادفاً گیلان و مازندران را در مرکزیت قرار داده است ، این حادثه شاید ناخواسته بوده است. بطور طبیعی پروازها از نظر هوایی روی قطب نمی تواند حرکت کند و تمرکز پروازهای جهانی قطب شمال است و آسیا و اروپا و آفریقا به شکل ته گلابی ،و آمریکا و اقیانوسیه به شکل سرگلابی ، هم حول قطب به شکل گلابی است. یعنی یک گلابی را در نظر بگیرید ، سرش کوچکتر، ته اش بزرگتر ، پروازها اینطوری صورت می گیرد.

معمولاً پروازها از این سرگلابی تا آن سر گلابی 18 ساعت طول می کشد . الان پروازها از اطراف گلابی صورت می گیرد. اگر می خواستند از بالای قطب حرکت کنند مشکلی بزرگ ایجاد می شد، قطب نما دیگر خاصیت خود را از دست می داد و خطر برخورد و خطر گم شدن هم داشتند. با تحول ماهواره ای که در جهان صورت گرفت و ماهواره ها سراسر جهان را تحت پوشش قرار دادند وضعیت دگرگون شد و طول پروازهای جهان پیش بینی می شود نصف شود یعنی 9 ساعت ، و در این حوادث شمال ایران و جنوب روسیه در کمربندی مرکزی جهان هستند و همه بدنبال این هستند که یک فرودگاه بزرگ در منطقه پیدا کنند. یعنی بطور تصادفی دری به تخته خورده و یک مجموعه ای می تواند از آن سود ببرد و این مسأله برای استانهای گیلان و مازندران و بالای خزر می تواند محقق شود. حالا چرا این دو مطلب را مطرح کردم که خاک گیلان اینقدر است و اگر گیلان را بعنوان یک زائده ایران و یا بعنوان یک مکمل اقتصاد کشورهای شمال در نظر بگیریم و این گلابی جهتش  محوری شود و 18 ساعت پرواز به 9 ساعت تبدیل خواهد شد ؟

بخاطر اینکه نگاه را در مورد گیلان عوض کنیم . که اگر نگاه  سنتی به گیلان داشته باشیم به بن بست رسیدن امید است ولی اگر نگاه عوض شود دریچه های نو برویمان گشوده خواهد شد . متأسفانه الان که در گیلان داریم صرفاً به بن بست رسیدن امید است . ما دچار مشکل ابتکار و ابداع و خلاقیت و توانمندی استان برای حرکت هستیم ، گیلان خاکش گرانبها است، دریایش پر از نعمت است. اگر یک ژاپنی به گیلان بیاید به ما چه می گوید؟ این همه نعمت و گرسنه ؟! باید حجاب های ذهنی را پاره کنیم . پرفسور سمیعی رئیس انجمن جراحان مغز جهان یک گیلانی و یک رشتی است چنین فردی به راحتی با رؤسای جمهوری کشورهای جهان ارتباط دارد و به راحتی در سطوح جهانی می تواند ارتباط برقرار کند ولی، ما از ایشان استفاده نمی کنیم ،ما نیروهای بسیار  توانمندی  در سطح کشور و جهان داریم ولی متأسفانه در یک برهه دچار رکود شده ایم. باید یک طوفان فکری بوجود بیاوریم که هر کس بتواند بگوید که برای گیلان چه می توانیم بکنیم . نگاهها را باید عوض کرد،باید جور دیگری دید.