( روزنامه خزر- چهارشنبه 5 بهمن 1379 – سال چهارم شماره 373)

یک مقام ایرانی در شهر مرو ترکمنستان با اشاره به تعهدات انجام نشده ایران در ترکمنستان گفت : « جهاد سازندگی در ساخت 7 سیلو و شرکت آب منطقه ای خراسان در ساخت تصفیه خانه فاضلاب به تعهدات خود در وقت مقرر اقدام نکردند. در حالی که کشور ترکیه ورزشگاه عشق آباد را در مدت 11 ماه ساخت و به       بهره برداری رساند.»

سرکنسول ترکمنستان در مشهد می گوید: « با استقلال جمهوری ترکمنستان بسیاری از کشورهای جهان به خوبی درک کردند که این کشور به عنوان دروازه ورود به آسیای مرکزی حائز اهمیت است… این کشور دارای توانمندیهایی بالقوه است که در آینده نزدیک بالفعل خواهد شد ، بنابراین سعی نمودند که سریعاً جای پایی را برای خود بوجود آورند اما متأسفانه ایران با کوتاهی و غفلت خود در آن روزها ، اکنون باید پشت سر آنها بدود تا شاید در جبران گذشته به دیگران برسد… من بارها به مسئولان ایرانی گفته ام چرا زمان را از دست می دهید و به فروش چند کیسه سیب زمینی و پیاز در ترکمنستان اکتفا می کنید … شما با ما تنها دو قدم فاصله دارید… من فکر می کنم اشکال شما در این بود که اطمینان به سرمایه گذاری در ترکمنستان نداشتید و اقدامات شما روزانه بود و فکر فردا را نمی کردید… براساس یک ضرب المثل ترکمنی ، همسایه را خدا داده و همسایه را نمی توان انتخاب یا عوض کرد. ما با اعتقاد به این موضوع سعی کردیم الویت را در تمام زمینه های مساعد برای همکاری های دو جانبه به ایران داده و در صورت عدم تمایل به دیگران پاسخ مثبت دهیم.»

سفیر ایران در ترکمنستان می گوید : « در یک روز 700 کامیون سیب درختی در یک رقابت ناسالم وارد عشق آباد می شود و بهای این میوه در  حالیکه در کشورمان کیلویی 200 تومان است در آنجا به کمتر از 30 تومان کاهش می یابد… از لطف آباد تا سرخس یعنی بخش بزرگی از نوار مرزی را اتحادیه کشاورزی خراسان اجاره و متعهد شد که در آن جا محصولات کشاورزی را عمل آورد اما آنقدر دست به دست و امروز و فردا کرد تا بالاخره پس از 2 سال سرگردانی برای انجام این طرح ، اسرائیل وارد گود شده و با زیرکشت بردن این منطقه با مساحتی نزدیک به 15 هزار هکتار در کنار گوش ما عملاً کار را در دست گرفت . این فقط ظاهر قضیه است و لایه پنهان آن چیز دیگری است . هنوز دلمان را به صادرات چند کارتن چیپس و پفک خوش کرده ایم.»

صفرمراد نیازف رئیس جمهور ترکمنستان در اجرای یک طرح بزرگ ملی گفته بود : « در صورت عدم پذیرش شرکت مورد نظر ایرانی ، این طرح به مناقصه بین المللی گذارده می شود. همچنین وی در یک جلسه با برخی مقامات ایرانی گفته بود : « ما خیلی دوست داریم شما در طرحهای بزرگ ترکمنستان شرکت کنید ولی ظاهراً این تمایل در شما دیده می شود»

مسئول فرهنگی ایران در ترکمنستان می گوید: « در سال 1377 کشوری که بیشترین تعداد هیات رسمی را به ترکمنستان اعزام کرد ایران بود که 130 هیات داخلی در قالب های فرهنگی – اقتصادی و سیاسی به این کشور رفتند و برگشتند و در عمل نتیجه مثبت و مهمی عاید هیچیک از دو کشور نشد.»

پاسخی که می توان به اینهمه غفلت داد این است که :

  • ما هنوز قوانین تجارت جهانی را نمی دانیم ، زیرا همواره خریدار بوده ایم و فقط در این حوزه _ آنهم شاید_ تجربه کسب کرده ایم ، البته قانون خرید را هم بلد نیستیم بلکه ، خوب به ما فروختند و ما هم خوب خریدیم.
  • وقتی ماهها و حتی سالها وقت تلف می کنیم که ببینیم توسعه سیاسی مقدم است یا توسعه اقتصادی ، وقتی منافع جناحی بر منافع ملی ارجحیت پیدا می کند ، وقتی قادر نیستیم در درون خودمان با هم گفتگو کنیم ، معلوم است که فرصت ها می پرد. آخر الامر هم داد و قال راه می اندازیم که کشور در آستانه بحران اشتغال قرار گرفته است !!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست