معمای توسعه نیافتگی گیلان از نگاه اسماعیل ملک اخلاق

  1. خانه
  2. chevron_right
  3. مقالات محمدرضا گیاه پرور مندرج در مطبوعات
  4. chevron_right
  5. معمای توسعه نیافتگی گیلان از نگاه اسماعیل ملک اخلاق

 

روزنامه خزر- 6 تیر1380

یکی از سئوالات مهم و اساسی در ذهنیت شهروندان گیلانی این مسأله  است که چرا استان گیلان به رغم ظرفیت های بالقوه برای رشد و توسعه تاکنون نتوانسته است جایگاه خود را در سطح ملی بدست آورد؟ چرا این سرزمین طلایی با ویژگیهای طبیعی، انسانی و سیاسی خاص خود از محاسبات سیاست گذاران ملی دور مانده است؟ به راستی علل عقب ماندگی استان چیست؟ آیا این عقب ماندگی ریشه های درونی دارد؟ یعنی عوامل درون استان عقب ماندگی را بر گیلان تحمیل نموده اند ؟ آیا ریشه های عقب ماندگی گیلان برون استانی است ؟ یعنی ریشه های عقب ماندگی از سیاست های ملی نشأت می گیرد ، یا هر دو ؟

واقعیت این است که سیاست گذاری برای توسعه در سطح ملی از مدل های علمی دقیقی پیروی نمی کند ،و سیاست گذاری برای توسعه در ابعاد ملی و منطقه ای دقیقاً تعریف شده نیست و مناطق جغرافیایی مختلف ایران براساس برنامه ریزی منطقه ای و توانمندی های خاص خود نگریسته نمی شوند. آنچه بیشتر در کانون های سیاست گذاری برای توسعه مشاهده می شود ، نفوذ چهره های سیاسی بر فرآیند های سیاست گذاری و تصمیم گیری است .لذا ساده اندیشانه خواهد بود که بپذیریم شیوه های سیاست گذاری از مکانیزم های عقلانی تبعیت بنمایند . ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان سومی کانون های       سیاست گذاری آن تحت تأثیر گروههای ذی نفوذ بوده و قدرت چانه زنی گروههای ذی نفوذ در کسب امتیازات بسیار تعیین کننده است. لذا با توجه به موارد گفته شده به نظر می رسد گیلان در دهه گذشته حضور مؤثر در کانون های سیاست گذاری نداشته است و قدرت چانه زنی آن در این کانون ها در حداقل ممکن بوده است.

از جمله عوامل دیگر عدم انسجام نیروهای سیاسی ، عدم شکل گیری فرهنگ عمومی مطالبه جو ، عدم وجود سیستم مدیریتی حرفه ای ، غیرفعال بودن دستگاههای اجرایی ، عدم حضور نیروهای کیفی در کانون های سیاست گذاری در سطح ملی و منطقه ای ،عدم وجود احزاب محلی حرفه ای ، عدم وجود انجمن های حرفه ای در راستای تحقق اهداف توسعه ، عدم وجود ژورنالیسم حرفه ای هدایتگر ، عدم وجود مرکز مطالعات توسعه استانی ، هستند که در طول دو دهه گذشته فرصت های طلایی رشد و توسعه را از استان گیلان گرفتند. ضمن اینکه چشم انداز و دورنمای خوش بینانه ای نیز برای استان متصور نیست.

به راستی مسئولیت ما چیست؟ چگونه می توان ظرفیت های بالقوه این سرزمین طلایی را به بالفعل تبدیل نمود ؟آیا گذشت زمان عقب ماندگی های مضاعفی را بر استان تحمیل نخواهد کرد؟ وظیفه دوستداران گیلان برتر این است که تحرکی جدید و وسیع و خودجوش را در راستای توسعه آغاز کنند و از طریق شکل دهی ساختارهای حرفه ای ، مطالبات استانی را تعقیب نمایند و با اعتماد عملی به یکسری اصول کاری ، علمی و حرفه ای فصل جدیدی از رشد و پیشرفت را آغاز نمایند.

واقعیت این است مشتاقان فراوانی برای رشد و تعالی استان وجود دارد که در انتظار بسترهای مناسب برای حضور مؤثر در این عرصه ها هستند. این بسترها باید فراهم شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست